آخرین مطالب
امکانات وب
یادمان امد از روزهایی که تنها همدم تنهایی و خانه نشینیمان همین ناناز 88 بود
برمیگردیمو و مینویسیم
دخترک پیش دبستانی میرود
هیچ تکلیف و مشقی ندارند که در منزل درگیرش باشند
تنها تقاضای مدرسه اش خرید یک ذره بین بود برای کودکانمان!
خریدیم!!!!
دخترک میرود و گاهی هم نمیرود و مشغول است دیگر!!!
هر از چند گاهیی برای پژوهش هایشان باید کمی یاریشان کنیم
جشن پزوهش در مدرسه یشان برگزار شد
دخترمان بسی ما را دق دلی داد که حاضر نمیشد کلمه ای برای ما صحبت کند
و روز جشن بسیاران بلبل سان چه چه زد و مارو ذوق زده کرد!
در دوهفته اول مدرسه تمام غلط های تلفظ حروفش اصلاح شد!!!!!!
دیگر خبری از" تو تو" خوردن نیست و "وادهن" شده همون "واقعا" خودمان
مدت زیادی درگیر سرماخوردگیهای پاییزی بودیم
این روزها سریالی از شبکه دو پخش میشود بنام کیمیا
دخترک تمام فکرش کیمیا شده... شبها نمیبینیم و صبحها دخترک خلاصه اش را از زبان همکلاسی هایش میشنود و ...
اینقدر درگیر شده که حتی مکالمات روزمره و تصوراتش را با اتفاقات این فیلم توصیف میکند!!!
"مامان تو سرم بمب منفجر شده"
"خرمشهر سرم آزاد نمیشه!"
برای عاقبت بخیر شدن شخصیت های سریال دعا میکند!!!
کتاب مینویسد برای خودش! نقاشی های مشابه برای کل صفحات ولی یک دنیا تفاوت بین توضیحات هر صفحه
دایما در حال برنامه ریزی کردن برای روز و شبش است !!!!
اینروزها حال میکند با لالایی های زمان نوزادیش!!!
دخمل ناز...برچسب : دخترم, نویسنده : nanaz88o بازدید : 122